فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Prima Facie

ˈpriːməˈfeɪsi ˈpriːməˈfeɪsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    در نظر اول، با یک نظر، بدیهی، مشهود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد prima facie

  1. adjective, adverb on the face of it
    Synonyms: appearing, at first sight, at the first blush, evidential

ارجاع به لغت prima facie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prima facie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prima facie

لغات نزدیک prima facie

پیشنهاد بهبود معانی